مشکل اصلی جامعه دوربودن از اخلاق است

پایگاه خبری عامرنیوز :حجت الاسلام حمیدرضا اخوان در مراسم چهارشنبه های اهالی فین در مشهد اردهال با اشاره به داستان کتاب ملامحمدمهدی نراقی به نام جامع السعادات و ملاقات ایشان با علامه بحرالعلوم* گفت: اگر میخواهید کسی را به عمل خیر دعوت کنید با عمل و رفتار خود دعوت کنید نه با زبان خود. رفتار و قول ائمه اطهار مفسر آیات و روایات است که باید آنها را بخوانیم و درس بگیریم.

وی در ادامه بیان داشتند: مشکل اصلی جامعه ما اقتصادی نیست بلکه دور بودن از مبانی اصیل اسلامی، دور بودن از اخلاق و اسلام است.

ایشان با توجه به مشکلات اقتصادی اخیر اذعان داشت: در این دوران هرکس هرچه می توانست احتکار کرد و این مشکل از بی دینی و دور شدن از اهل بیت علیهما السلام است. در زمان حضرت امام صادق علیه السلام  در مدینه گندم نایاب شد و حضرت به نوکر خود گفت تا گندم ها را بفروشد.

حجت الاسلام حمیدرضا اخوان ادامه دادند: مشکل امریکا و دولت نیست؛ مشکل خود ماییم، تحریم در ترکیه اتفاق افتاد و آب از آب تکان نخورد و مردم هرچه داشتند فروختند. ملت باید به هوش بیاید ملت باید بداند که شیعه و پیرو علی علیه السلام است.

*آورده اند که : نراقی هنگامی که کتاب نفیس اخلاقی جامع السعادات را نوشت، چند نسخه ای از آن را برای علمای نجف از جمله سید محمد مهدی بحرالعلوم فرستاد و پس از مدتی به نجف رفت.
همه علمای تراز اول حوزه علمیه نجف از وی دیدار کردند؛ اما بحرالعلوم به ملاقاتش نرفت. ملاقات نکردن علامه از محمد مهدی نراقی، در آن زمان خیلی غیر عادی بود و موجب حرف های زیادی می شد. نراقی به دیدار علامه رفت، ولی علامه به او اعتنایی نکرد. این موضوع باعث شد در نجف شایعاتی پخش شود. پس از مدتی، باز ایشان به ملاقات علامه رفت؛ اما باز هم بی اعتنایی و حرف های گوشه دار مردم و طلاب.
نراقی برای بار سوم به زیارت علامه شتافت. وی نمی دانست چه کرده که باعث بی اعتنایی استاد شده است. علامه به استقبالش آمد و احترام شایانی به او کرد. همه شگفت زده شدند. پس از آن همه بی التفاتی و برخورد سرد، این همه عزت و احترام عجیب می نمود.
علامه، با لبخند رضایتی بر گوشه لب، زمزمه کرد: «اینکه در این مدت به ملاقات شما نیامدم و این طور رفتار کردم، می خواستم ببینم که کتاب جامع السعادات را نوشته ای، آیا نوشته های آن کتاب را در وجود خودت پیاده کرده ای و تزکیه نفس و تهذیب اخلاق نموده ای. حال برای من ثابت شد که تهذیب نفس نموده ای. مرحبا به تو ملا مهدی.»

. محمد محمدی اشتهاردی، داستان دوستان، ج۳، صص ۵۹ و ۶۰